پدرانههای یک رهبر| آرام جان همسرتان باشید
محمدحسین می گوید «ما پس از گذشت مدتی از زندگی مشترک، توانستیم قلق های همدیگر را بفهمیم و برای حال خوب طرف مقابلمان تلاش کنیم. اما وقتی پای فرزند اولمان به خانه ما باز شد، دوباره روزهای سخت هم آمدند. روزهای بسیاری پیش می آمد که من خسته از کار بیرون و طی مسیر طولانی، به خانه می رسیدم و انتظار داشتم آرامش نسبی در خانه برقرار باشد. دلم می خواست سعیده با یک نوشیدنی خنک از من استقبال کند، کنارم بنشیند و ...